گروه اقتصادی: دکتر سجادی پناه ، مشاور سابق معاون رئیس جمهور نوشت: رئیس جمهور در خصوص ناترازی انرژی فرمودند که هر کس مرد است بیاید مسئله را حل کند. ساده ترین راه حل برای این مسئله توجه به منشا پیدایش قرارداد کرسنت است.
به گزارش بولتن نیوزقرارداد کرسنت، در ظاهر یک قرارداد صادرات گاز به امارات بود، اما در واقع میتوانست نماد ورود ایران به بازارهای منطقهای انرژی، کاهش فلرینگ، تقویت زیرساخت گازی و ایجاد درآمد پایدار برای کشور باشد. توقف این قرارداد، نهتنها یک معامله را لغو کرد، بلکه منشأ زنجیرهای از فرصتسوزیها، بحرانها و خسارتهای جبرانناپذیر شد. امروز، در حالیکه ایران با کمبود گاز، خاموشی برق، آلودگی هوا و کاهش اعتبار بینالمللی دستوپنجه نرم میکند، باید با نگاهی عمیقتر، ماجرای کرسنت را تحلیل کرد؛ نه برای تسویهحساب سیاسی، بلکه برای فهم یک الگوی تکرارشونده در سیاستگذاری انرژی ایران.
۱. قرارداد کرسنت؛ یک روایت فنی، حقوقی و سیاسی
کرسنت قراردادی میان شرکت اماراتی «دانا گاز» و شرکت ملی نفت ایران برای صادرات گاز از میدان سلمان بود. هدف، صادرات روزانه گاز به امارات به مدت ۲۵ سال بود. این قرارداد در اوایل دهه ۱۳۸۰ امضا شد و از نظر فنی و حقوقی در زمان خود کاملاً معتبر بود.
اما با تغییر فضای سیاسی در داخل کشور، قرارداد به بهانه پایین بودن قیمت یا مسائل امنیتی متوقف شد. در واقع، تصمیم به لغو قرارداد نه از دل بررسیهای کارشناسی، بلکه از دل جنجالهای سیاسی و رسانهای بیرون آمد. نتیجه، ورود ایران به یک دعوای حقوقی بینالمللی شد که هماکنون نیز کشور را تهدید میکند.
۲. فلرینگ و آلودگی؛ گازی که میتوانست ثروت شود، مرگ شد
ایران دومین کشور در جهان در مشعلسوزی (فلرینگ) است. گازهایی که میتوانستند صادر شوند، یا در داخل کشور برای تولید برق استفاده شوند، همچنان در میادین نفتی جنوب در حال سوختناند. این فرآیند نهتنها اتلاف ثروت است، بلکه یکی از مهمترین منابع آلودگی هوا در کشور به شمار میرود.
طبق آمار رسمی:
سالانه میلیاردها مترمکعب گاز در ایران بدون استفاده سوزانده میشود.
آلودگی ناشی از فلرینگ سهمی حدود ۱۵٪ در آلودگی هوای کلانشهرها دارد.
سال گذشته، ۵۰ هزار نفر در ایران به دلیل آلودگی هوا جان باختند؛ حداقل ۶۰۰۰ نفر مستقیماً قربانی دود مشعلها بودهاند.
۳. پیامدهای توقف کرسنت؛ از دادگاه تا تاریکی
با توقف اجرای قرارداد، شرکت طرف اماراتی از ایران شکایت کرد. دادگاههای بینالمللی، اصل قرارداد را معتبر شناختند و ایران را محکوم به پرداخت خسارت کردند. رقم خسارات هنوز نهایی نشده، اما برخی برآوردها از 18 میلیارد دلار فراتر میرود.
در مقابل، همان گاز هر روز بدون مشتری و مصرفکننده، سوزانده شده است. در شرایطی که کشور با قطعی برق و کمبود گاز حتی در فصل تابستان مواجه است، سوال اساسی اینجاست: چرا گاز تولید میشود ولی مردم از آن محروماند؟ پاسخ روشن است: فقدان سیاستگذاری هوشمند و حذف تصمیمهای کارشناسی به نفع جدلهای سیاسی.
۴. کشورهای همسایه چه کردند؟
عراق با اجرای پروژههای جمعآوری گاز، میزان فلرینگ را به نصف رسانده و اکنون بخشی از برق خود را از این منابع تأمین میکند.
نیجریه با کاهش ۷۰٪ مشعلسوزی، موفق به تولید ۲۰۰۰ مگاوات برق از گازهای همراه شد.
قطر با توسعه میدان مشترک گازی، بخش بزرگی از بازار جهانی LNG را در اختیار گرفت، درحالیکه ایران از همان میدان با تأخیر و محدودیت تولید میکند.
۵. کرسنت، عبرت یا تکرار؟
ماجرای کرسنت، فقط یک قرارداد نبود؛ تبلور یک تفکر است: حذف عقلانیت کارشناسی، بیاعتمادی به اقتصاد بینالمللی، و فدا کردن منافع ملی بر پای تریبونهای سیاسی.
اکنون، کشور با بحران کمبود گاز، خاموشیهای گسترده، مرگومیر ناشی از آلودگی و خسارات حقوقی بینالمللی روبهروست. در چنین شرایطی، بازخوانی سرنوشت کرسنت نهفقط برای درس گرفتن از گذشته، بلکه برای جلوگیری از تکرار آن در پروژههایی چون صادرات گاز به پاکستان یا سرمایهگذاری در LNG ضروری است.
کرسنت هنوز زنده است؛ نه در دادگاه، بلکه در خیابانهای آلوده، خانههای بیبرق، و کارخانههای تعطیلشده ایران.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com